دیکشنری
داستان آبیدیک
facing the church
fe͡isɪŋ ðʌ t͡ʃɜɹt͡ʃ
فارسی
1
عمومی
::
روبروی كلیسا
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
FACILITATION
FACILITATIVE COACHING CONVERSATIONS
FACILITATOR
FACILITATOR ARTICLE
FACILITIES
FACILITIES MANAGERS
FACILITY
FACILITY GRADES
FACILITY LEVEL ACTIVITIES
FACILITY LOCATION
FACILITY MANAGEMENT
FACILITY MANAGEMENT SOFTWARE SYSTEM
FACILITY SECURITY LEVEL
FACILITY STAFF
FACING
FACING THE CHURCH
FACSIMILE
FACT
FACT IS STRANGER THAN FICTION
FACT TABLE
FACTION
FACTIONALISM
FACTIONIST
FACTIOUS
FACTIOUSLY
FACTIOUSNESS
FACTITIOUS
FACTITIOUSLY
FACTITIOUSNESS
FACTITIVE VERB
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید